
دلتنگی
دقایقی در زندگی هست که دلت برای کسی آنقدر تنگ می شود، که می خواهی او را از رویاهایت بیرون…

کارل استوارت
پسری برای پیدا کردن کار، به یکی از فروشگاه های بزرگ که همه چیز می فروشند، رفت… مدیر فروشگاه به…

به خاطر بسپار!
به خاطر بسپار: دو چیز شما را تعریف می کند: بردباری تان، وقتی هیچ چیز ندارید و نحوه رفتارتان، وقتی…

پنج حقیقت زندگی
پنج حقیقت زندگی که باید بپذیریم: 1- هیچ چیزی در دنیا جز پدر و مادر، واقعی نیست… 2- کسی که…

کشتی ها
کشتی ها به این دلیل غرق نمی شوند که دورشان آب است… به این دلیل غرق می شوند که آب…

ناشنوا باش
چند نفر از پلی عبور می کردند که ناگهان دو نفر به داخل رودخانه خروشان، افتادند. همه در کنار رودخانه…

زبان
روزی حاکمی به وزیرش گفت: امروز بگو بهترین قسمت گوسفند را برایم کباب کنند و بیاورند. وزیر دستور داد خوراک…

فرشته مرگ
روزی مرگ به سراغ مردی رفت و گفت: امروز آخرین روز توست! مرد گفت: اما من آماده نیستم! مرگ گفت:…

روباه دم بریده
روزی دُم یک روباه در حادثه ای قطع شد. روباه های گروه پرسیدند: دم ات چه شد؟! چون روباه ها…

کلاغ و طوطی
کلاغ و طوطی هر دو زشت آفریده شدند. طوطی اعتراض کرد و زیبا شد، اما کلاغ راضی بود به رضای…

خائن
می گویند روزی برای سلطان محمود غزنوی، کبکی را آوردند که لنگ بود. فروشنده برای فروشش قیمت زیاد می خواست.…

اصالت
روزی در دُرّ گران بهای پادشاه، لکه سیاهی مشاهده شد. هر کاری درباریان کردند، نتوانستند رفع لکه کنند. هر جایی…

دختر حاکم
حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید… که دخترش را به چه کسی بدهد که مناسب…

همسایه های بدجنس
در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند…

میرزا آقاخان کرمانی
مردمی که تحت قانون ظلم به سر می برند، شهامت و فضیلت اخلاقی را از دست می دهند. و به…

قضاوت اشتباه
مردی به دهی سفر کرد. زنی که مجذوب سخنان او شده بود، از مرد خواست تا میهمان وی باشد. شخص…

نوع دوستی
یک خانم پیر آمد در قصابی و یک گوشه ایستاد. یک مرد جوان هم وارد قصابی شد و گفت: آقا…

ملانصرالدین
روزی شخصی بسیار خسیس در رودخانه ای افتاده بود و عده ای جمع شده بودند تا او را نجات دهند.…

مراد
یکی از اهالی روستایی، به صحرا رفت و در راه برگشت؛ به شب خورد و از قضا در تاریکی شب،…

ضرب المثل
گناهکاری را نزد حاکم بردند. حاکم گفت: یکی از این سه مجازات را انتخاب کن: یا یک من پیاز بخور…

فیل
روزی فیلی با سرعت از جنگل می گریخت. دلیل فرار را از او پرسیدند. گفت: شیر دستور داده گردن همه…

لقمان حکیم
پند لقمان حکیم به فرزندش: ای جان فرزند؛ هزار حکمت آموختم که از آن، چهارصد حکمت انتخاب کردم و از…

آرایش زندگی
بهترین آرایش ها در زندگی:حقیقت برای لب ها…بخشش برای چشم ها…نیکوکاری برای دست ها…لبخند برای صورت…عشق برای قلب…

وصیت پدر
پدری هنگام مرگ، به فرزندش گفت: فرزندم برای تو، سه وصیت دارم. امیدوارم به این سه وصیت من توجه کنی.…

گرگ
گرگی از چشمه ای آب می خورد که چشمش به بره ای افتاد که چند قدم پایین تر می خواست…

شخصیت درونی
دکتر علی شریعتی می گوید: در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبه رو می شویم: اول امام حسین(ع) که…

مولانا
مولانا می گوید:روزی از کنار مسجدی رد می شدم.دیدم عده ای دست به دعا برداشته اند و می گویند:خدایا کافران…

ثروتمند و فقیر
فقیری به ثروتمندی گفت: کجا تشریف می برید؟ ثروتمند گفت: قدم میزنم تا اشتها پیدا کنم. سپس پرسید: تو کجا…

توماس ادیسون
ادیسون به خانه بازگشت. یادداشتی به مادرش داد و گفت: این را آموزگارم داد و گفت: فقط مادرت بخواند. مادر…

همیشه شکرگزار باشیم
زن فقیری با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد! مرد بی ایمانی که داشت به…

پیرمرد دانا
پیرمرد دانایی (حکیمی) را ناسزا گفتند… او هیچ جوابی نداد. حکیم را گفتند: ای حکیم از چه روی جوابی ندادی؟…

کینه و نفرت
روزی حکیمی به شاگردانش گفت: میخواهیم یک بازی انجام دهیم. شاگردان با خوشحالی گفتند: چه بازی؟! گفت: فردا هر کدام…

جلال آل احمد
جلال آل احمد می گوید: هر چقدر ما ایرانی ها شلنگ قلیان به دست داریم این غربی ها…

مرد نابینا
مردی نابینا زیر درختی بر سر دو راهی نشسته بود. پادشاهی نزد او آمد، از اسب پیاده شد و ادای…

من احمق نیستم
عتیقه فروشی در روستایی به منزل رعیتی ساده، وارد شد. دید کاسه ای نفیس و قدیمی دارد که در گوشه…

خرافات
چند سال پیش همیشه فکر می کردم شب ها کسی زیر تختم، پنهان شده است. نزد پزشک اعصاب رفتم و…

بادکنک من کجاست
دوستی می گفت: روزی به یک سمینار دعوت شدم. که هنگام ورود، به هر یک از دعوت شدگان بادکنکی دادند.…